روستاهایی باهتلهای پنج ستاره

 

چگونگی احیای روستاها در گفت‌وگو با علی کیانی‌راد

علی کیانی‌راد می‌گوید: اگر بخواهیم روستاهای کشور را طبقه‌بندی کنیم برخی از این روستاها واقعاً قابل احیا نیستند. میزان سرمایه‌گذاری لازمی که برای احیای آنها می‌خواهیم خیلی بیشتر از منافعی است که امکان دارد با احیای آنها به دست بیاوریم.

 

علی کیانی‌راد، معاون پژوهشی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی با ارائه توضیحاتی درباره علل کاهش جمعیت روستایی کشور می‌گوید: «کشوری که پایه اقتصاد آن در قرن‌های متمادی بر اساس کشاورزی بوده، طبیعی است که وقتی آن منبع مهم را از دست داده، نمی‌تواند کشاورزان را در روستاها حفظ کند.» وی سپس به از بین رفتن هویت روستاهای کشور اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که در کشورهای دیگر چطور با انجام برخی اقدامات هویت روستاها را حفظ می‌کنند. وی به عنوان مثال به روستاهای کشور چین اشاره می‌کند که جدای از حفظ هویت کشاورزی آنها، بخش گردشگری آنها آنقدر گسترش یافته که دارای هتل‌های پنج ستاره هستند. وی امیدوار است که با اجرای برنامه‌های حمایتی از جمله آیین‌نامه قانون حمایت از توسعه و ایجاد اشتغال پایدار در مناطق روستایی و عشایری با استفاده از منابع صندوق توسعه ملی، اقداماتی صورت بگیرد که تحول خوبی در روستاها اتفاق بیفتد.

سلام برپدری که لباسش بوی خاک می داد ودستانش بوی نان

 

 

 

  
سلام برتو ای پدرکه با تلاش جان فرسای خود جوانیت را فدای فرزندانت کردی و عاقبت با خاک هم آغوش شدی اگرنبود رفتنت مقارن  با ایام اربعین، من چگونه می توانستم تحمل کنم دوری تورا ، گرچه داغ رفتنت سنگین تراز کوه بودمرا ، اما موقعی که روضه حضرت زینب سلام الله را گوش فرا می دهم تحمل این داغ برایم آسان می شود، امید وارم در این ایام که عزایت متصل شد به عزای اربعین حسینی، مهمان سفره حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام باشیدکه یقینا" آنان کریمند وکرامتشان شامل حالتان خواهدشد.چرا که کریم به اندازه کرامت خود می بخشد نه به اندازه لیاقت فرد گرچه تو به خاطر خدمت به خانواده ومردم لایق الطاف آنان نیز بودی و به قول سعدی شیرازی آن معمارسخن که سخنانش برگرفته از قرآن وحدیث می باشد:

طریقت به جز خدمت خلق نیست               به تسبیح و سجاده و دلق نیست

 پدرگرچه تورا خیلی دوست داشتم اما این دوست داشتن درسایه  دوستی اهل بیت سلام الله بود .آنان  بودند که محبت تورا در دلم انداختند هرچند موقعی که  به یاد اسم مستعارت(معمارعلی) و  یک عمر تلاش  وجهاد شما درساختن سرپناهی برای مردم شهر و دستان تاول زده ات می افتم  اشک ازچشمانم جاری می شود وسختیهایی که کشیدی دلم را آتش می زند اما بدان که این محبت به خاطر نانی است که  به زحمت به دست آوردی وبه مادادی تا ما محب اهل بیت شویم و آنان مارا به دوستی تورهنمون شوند وبه مصداق آ ن صحابه پیامبر که عاشقانه به جمال پیامبر نگاه می کردوپیامبر از ایشان پرسید که مرابیشتر دوست داری یا خدارا ایشان هم عرض کرد من تورا به خاطر خدا دوست دارم
پدرجان،من نیز شمارا به خاطر خدادوست داشتم که اگرغیرازاین بودطبق فرمایش پیامبر صلوات الله مشرک می شدم.
 پدرم در عالم قبر نیز مانند این دنیا  مارا از دعای خیرت محروم مگردان من هم قول می دهم  فرزندانت را به خوب بودن ومدارا با مردم دعوت کنم که هیچ عملی به اندازه خوب بودن فرزندانت واطاعت آنان از اوامر الهی برای تو در  عالم برزخ سودمندتر نیست، ومن بعد ازنمازهایم(طبق روایت) آنقدرازطرف مومنین ومومنات استغفار می کنم که همه کسانی که با آنها حشر ونشر داشتی ازشما راضی شوند. تونیز ازما فرزندانت راضی باش ونوه های پسری ودختریت را ازدعای خیرت بی بهره نکن ما هم اینگونه دعا میکنم :
یا سریع الرضا یا ارحم الراحمین به حرمت اربعین حسینت از ایشان راضی باش او را ازمحبین امیرالمومنین علیه السلام قراربده وبا شهدای کربلا محشور بگردان
ای پناه بی پناهان همچنان که پدرم در ساختن خانه وپناهگاه برای مردم شهرش تلاش کرد ومانند مرحوم پدربزرگم که برای دیولق وروستاهای اطراف درب وپنجره وتیر پوش وستونهای چوبی منازل را می ساخت تامردم درآن خانه ها پناه بگیرند او و پدر بزرگم را درپناه کرمت ازسختی های عالم قبر وبرزخ در امان دار و قبر را برای آنان پناهگاهی وسیع ونورانی قرار ده

بسی منزل بنا کردی پدرجان             مراباخانه ی قبرت مرنجان

به  فکر  نور منزلها  تو  بودی             یقینا" قبر تو باشد چراغان

پروردگاراطبق فرموده ی امام سجادعلیه السلام در صحیفه سجادیه اگر والیدنم در تربیت ماکوتاهی داشته اند ما از ایشان می گذریم واین گذشت را وسیله احسان به ایشان قرارمیدهیم وتورا قسم میدهیم به حرمت امام سجاد علیه السلام برگناهان پدرعزیزمان قلم عفو بکش وهمه مومنین ومومنات رابیامرز
 
آمین یا رب العالمین

                         
اربعین حسینی آبان ماه 1396بهروزصبوری

 مداحی محمدباقرتمدن(دهه ی 50) مورعلاقه  مرحوم حاج علی صبوری


  روزها رفت و گذشت و در اندیشه باز آمدنت،
لحظه ها طی شد و مرد!
و نگاهم هر روز، باز هم با همه شوق، کوچه ها را پایید.
مثل آن روز که می آمدی از دور … دریغ!
دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید …     

چرخه محیط زیست در محوطه ساختمان شیشه ای

 

 

 

 

 

گزارشی زیبا از خبرنگارمجله پیام بانک آقای سهیل ایلداری:
مهمان ناخوانده

ساعت 7 صبح بانک بودم. هوا دلنشین و خواستنی. تصمیم گرفتم چون فرصت کافی دارم تو محوطه بانک گشتی بزنم و هوایی تازه کنم. از دیدن مناظر پاییزی و گلهای رنگارنگ لذت ببرم و عکسی از این همه زیبایی بردارم.

معمولا این وقت صبح، همکاران انتظامات دور و بر برکه آب، مشغول ورزش هستند ولی امروز قدری زودتر از همیشه محوطه را ترک کرده بودند.

از دور چشمم به یکی از همکاران انتظامات می‌افتد که نگاهش به نقطه ای خیره مانده...

نزدیکتر می‌روم و دم زیبایی را لابلای بوته‌ها می بینم.

و  قدری جلوتر...

 بله! بچه روباه زیبایی است که داخل محوطه چرخ می زند و دنبال لقمه نانی می‌گردد.

بسیار رام و اهلی به نظر می رسد. هیچ علامتی از خوف و هراس بر چهره ندارد. نگاهی به ما می اندازد و بدون توجه و با وقار، درحالی که گام‌های نرمی برمی‌دارد و دم زیبایش هماهنگ با ریتم دویدن در هوا می رقصد،  بی اعتنا در محوطه به گشت خود ادامه می دهد.

 به آهستگی دنبالش می‌کنم تا هراسان نشود.تا دروازه میرداماد می رود.فکر می‌کنم اگر به خیابان شلوغ رود مردم چه واکنشی خواهند داشت... ولی قصد خروج ندارد و باز مسیرش را به داخل بانک کج می‌کند.

چند تن از همکاران هم می بینندش. لبخندی بر چهره آنها می نشیند ولی از این بیشتر ذوقی را در آنها برنمی انگیزد. راه می افتند که بروند سر کار.

در مجالی، لابلای گلها گم می‌شود.تصمیم می گیرم گشتی در محوطه بزنم. می بینم بهروز صبوری همکار انتظامات هم مشغول فیلمبرداری از این حیوان زیباست.

تقسیم کاری می‌کنیم؛ من عکس می‌گیرم و او فیلم. روبهک آنی در لابلای بوته های کاج پنهان می شود و سرانجام از چشمان ما دور می‌ماند.

صبوری می‌گوید: شماری از همکاران انتظامات معمولا عصرگاهان این حیوان را دیده اند ولی این وقت روز و از این فاصله نزدیک تاکنون ندیده بودیمش.

 این تصاویر و فیلم زیبا تقدیم چشمان قشنگتان...

 هر چند می‌دانم کامنت‌های زیادی را خواهیم گرفت که:

این مطلب یعنی چه!

این چه ربطی به پول و بانک دارد؟

چرا راجع به مجمع و حقوق کارکنان نمی نویسید؟ و...

ولی اشکال ندارد. به ریسکش می ارزد.