إِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِکمُ الَّذِی بایعْتُمْ بِهِ وَ ذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
در حقیقت، خدا از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهای ] این که بهشت برای آنان باشد، خریده است؛ همان کسانی که در راه خدا می جنگند و می کشند و کشته می شوند. [این ] به عنوان وعدۀحقّی در تورات و انجیل و قرآن بر عهدۀ اوست. و چه کسی از خدا به عهد خویش وفادارتر است؟ پس به این معامله ای که با او کرده اید شادمان باشید، و این همان کامیابی بزرگ است.
14-شهیدمروت مالکی
ولادت:1347
شهادت:1363/12/22
محل شهادت:شرق دجله
15- شهید پرویز صبوری
نام :پرویز نام خانوادگی:صبوری دولق نام پدر:بدرخان تاریخ تولد:../../.. تاریخ شهادت:…/…/…/ نام گلزار:امامزاده عقیل (جاده ساوه اسلامشهر)
16-شهید ابراهیم اژدری میرزایی
شهید ابراهیم اژدر میرزایی در سال 1349 در خانواده ای مذهبی و انقلابی در شهر اردبیل دیده به جهان گشود. او پس از گذران دوران کودکی راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را پنجم ابتدایی سپری نمود. پس از آن برای کمک به تامین مخارج خانواده به کار و تلاش پرداخت و در حرفه جوشکاری مشغول بکار شد. او پس از رسیدن به سن قانونی تصمیم گرفت برای دفاع از میهن اسلامی عازم جبهه شود و لذا خود را برای طی دوران سربازی معرفی نمود و سپس راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد . این شهید والامقام سرانجام درعملیات کربلای 4 در منطقه سومار بر اثر اصابت ترکش خمپاره از سوی دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. او در زمینه های هنری و فرهنگی فعالیتهای چشمگیری داشت و مورد تحسین همگان بود .
ابراهیم دلسوز افراد ضعیف و مظلوم بود حتی موقعی که از طرف فرماندهی دستور رسید که خانه های روستایی را بگیرید او ناراحت شد و در دل با خود می گفت نکند افرادی که می خواهند خانه های ده را بگیرند رفتار بدی از خود نشان دهند و باعث ناراحتی آنها شوند و این درست که برای پایداری انقلاب و اسلام باید از اینگونه کارها انجام داد ولی ابراهیم از این می ترسید که یک زمانی از انها اشتباهی سر بزند و موجب نارظایت این مردم زحمتکش شود اری ابراهیم تنها جرمش این بود که می خواست در راه خدا وند تنها برای او قدم بردارد و به مردم مستضعف خدمت کند روزی که امدادگر پایگاه نبود بیماری را آوردند که بر اثر آب جوش بدنش سوخته بود و احتیاج به پانسمان داشت ابراهیم که فرمانده مقر بود گفت که چه کسی در کارهای پانسمان کردن آگاهی دارد من گفتم که تا حدودی می توانم پانسمان کنم بعد با هم رفتیم و بچه سوخته شده را پانسمان کردیم که ابراهیم بعد از اتمام کار یک کمپوت و بیسکویت داد به دست بچه و با این کارها بچه را خوشحال کرد آری او قطعا" به خاطر همین کارها کشته شد و تنها جرمش خدمت به مردم ضعیف بود.
17شهیدحسین نجاتی دولق
دهم دی ۱۳۴۴، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش رضا و مادرش، سیاره نام داشت. تا سوم راهنمایی درس خواند. بسیجی و کفاش بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یکم مرداد ۱۳۶۵، در مهران بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. برادرش جعفر نیز شهید شده است.
18-شهیدجعفرنجاتی دولق
یکم بهمن ۱۳۴۵، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش رضا و مادرش، سیاره نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. بسیجی و کارمند سازمان چای بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهاردهم فروردین ۱۳۶۷، در حلبچه عراق بر اثر بمباران شیمیایی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. برادرش حسین نیز شهید شده است.
19- شهید الماس بیرامی
20-شهیدعلی فخام
21-شهید عزیز همتی
22- سرخوش احدی دولق
نام پدر: حیدر
تاریخ تولد: 1-4-1315 شمسی
محل تولد: اردبیل - اردبیل - اردبیل
تاریخ شهادت : 5-7-1378 شمسی
محل شهادت :محله امامزاده حسن
دلیل شهادت : به خاطرامربه معروف توسط چند تن از افراد اراذل و اوباش
گلزار شهدا: قطعه:50 ردیف:86 شماره مزار:7 نام گلزار:بهشت زهرا شهر:تهران - تهران
سرخوش(ناصر) احدی در سال 1315 پابر عرصه گیتی نهاد.دوران کودکی را در جمع خانواده مؤمن و متعهد سپری کرد و با اوج گیری انقلاب در صف سربازان روح الله قرار گرفت. سرخوش احدی با آغاز جنگ تحمیلی به جبهههای حق علیه باطل شتافت و بیشتر وقت خود را مصروف حضور در عرصههای دفاع مقدس و یاری بسیجیان ساخت.تا اینکه در تاریخ 5/7/1378 توسط چند تن از افراد اراذل و اوباش در محله امامزاده حسن هنگام اجرای سنت حسینی و احیای امربه معروف به شهادت رسید. ناصر در سن 63 سالگی در راه حمایت از نوامیس میهن اسلامی جان خود را از دست داد و شهد شیرین و عنبرین شهادت را نوشید. پیکر پاک او را در بهشت زهرای تهران در قطعه 50 ردیف86 شماره 7 به خاک سپردند.
ماجرای شهادت
ناصر همیشه پیرو دستورات و فرمایشات امام خمینی (ره) بود و رهبر معظم انقلاب بود. نسبت به مسأله حجاب بانوان حساسیت خاصی داشت درست یادم هست روز پنجم آبان ماه بود، ساعت پنج عصر تعدادی از جوانان مقابل مغازه او ایستادند، چند ثانیه بعد دو خانم وارد مغازه شدند اما صحبتهای رکیک جوانان باعث آزار آنان شد. به همین علت سریع از آنجا گذشتند. ناصر با ناراحتی جلو رفت و به آنها تذکر داد. چند ثانیهای نگذشته بود که جوانان دوباره کار خود را تکرار کردند. احدی خواست، آنها را نسبت به مسئله مقدسات اسلام و حرمت بانوان توجیه کند، اما آنها با عصبانیت به طرف او حمله کردند، و به وسیله چاقو او را مضروب ساختند. احدی عصر روز هفتم آبان ماه به علت جراحات شدید ناحیه سر به آسمان پیوست و در جرگه شاهدان سنت حسینی (ع) قرار گرفت.