سلام بر پدری که لباسش بوی خاک میداد و دستانش بوی نان
سلام بر تو، ای پدر!
ای که با تلاش جانفرسای خود، جوانیات را فدای فرزندانت کردی و لباسی پوشیدی که بوی خاک میداد و دستانی داشتی که بوی نان میداد...
و سرانجام، آرام در آغوش خاک خفتی...
اگر رفتنت همزمان با ایام اربعین نبود، نمیدانم چگونه داغ جداییات را تاب میآوردم.
گرچه فراق تو سنگینتر از کوه بر دلم نشست، اما هر بار که به روضه حضرت زینب سلاماللهعلیها گوش میسپارم، این اندوه برایم آسانتر میشود.
امید دارم در این ایام که عزایت با عزای اربعین حسینی پیوند خورده، میهمان سفرهی کرامت حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام باشی.
که بیتردید، کریمان، به کرامت خویش میبخشند، نه به لیاقت بندگان.
و تو، ای آن پدر که لباسش بوی خاک میداد و دستانش بوی نان، هم به سبب خدمت به خانوادهات و هم به مردم، شایستهی الطاف آن ذوات مقدسه بودی.
به یاد سخن سعدی آن معمار سخن میافتم، که گفت:
«طریقت به جز خدمت خلق نیست / به تسبیح و سجاده و دلق نیست»
پدر! هرچند بسیار دوستت میداشتم، اما این محبت را در سایهی دوستی اهلبیت سلاماللهعلیهم یافتم.
آنان بودند که مهر تو را در دلم نهادند.
و هرگاه به نام مستعارت «معمارعلی» میاندیشم، و رنج یک عمر تلاش و دستهای تاولزدهات در ساختن سرپناهی برای مردم را به یاد میآورم، اشک از دیدگانم جاری میشود.
اما بدان! این محبتی که در دل دارم، بهخاطر نانی است که با زحمت به دست آوردی و به ما دادی؛ تا محبت اهلبیت را در دلهایمان بکارد.
همچون آن صحابه پیامبر که فرمود: «من تو را بهخاطر خدا دوست دارم»، من نیز تو را برای خدا دوست داشتم.
وگرنه، طبق فرمایش پیامبر صلیاللهعلیهوآله، به شرک گرفتار میشدم.
پدر عزیزم!
در عالم قبر نیز، ما را از دعای خیرت محروم مگردان؛
و من نیز عهد میکنم فرزندانت را به نیکی و مدارا با مردم دعوت کنم، چراکه هیچ عملی برای تو در برزخ، سودمندتر از اعمال صالح آنان نیست.
پس از نمازهایم، آنگونه که روایت شده، از طرف همه مؤمنین و مؤمنات استغفار میکنم تا آنان که با تو حشر و نشر داشتند، از تو راضی گردند.
تو نیز از ما، فرزندانت، خشنود باش، و نوههایت را از دعای خیرت بینصیب مگذار.
و ما چنین دعا میکنیم:
یا سریع الرضا، یا ارحم الراحمین!
به حرمت اربعین حسینی، از او راضی باش؛
او را از محبین امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار ده، و با شهدای کربلا محشور بگردان.
ای پناه بیپناهان!
همچنانکه پدرم در ساختن خانه و پناهگاه برای مردم شهرش کوشید، و همچون پدربزرگم که با دستهای خود در دیولق و روستاهای اطراف، در و پنجره و ستونهای چوبی خانهها را میساخت،
تو نیز آنان را در پناه کرمت از سختیهای قبر و برزخ حفظ کن، و قبرشان را آرامگاه نور و رحمت قرار ده.
بسی منزل بنا کردی پدرجان / مرابا خانهی قبرت مرنجان
به فکر نور منزلها تو بودی / یقیناً قبر تو باشد چراغان
پروردگارا!
چنانکه امام سجاد علیهالسلام در صحیفه سجادیه فرمودند، اگر پدر و مادری در تربیت فرزند کوتاهی کرده باشند، ما میبخشیمشان، و همین گذشت را وسیلهای برای احسان به آنان قرار میدهیم.
پس تو را به حرمت آن امام مظلوم، بر گناهان پدرمان قلم عفو بکش، و همه مؤمنین و مؤمنات را نیز بیامرز.
آمین یا رب العالمین
اربعین حسینی
آبانماه ۱۳۹۶
بهروز صبوری